مدح و مرثیۀ امام جعفر صادق علیهالسلام
هزار مرتبه شکر خـدا که شیـعه شدیم به سینه مُـهـر ولای عـلی نـشانه زدیم غـلام خـانـۀ اولاد مـصـطـفی هـسـتیم و دل به ریـشۀ خـاکی چادری بسـتـیم که گـفتهاید دو عالم گدای مادر ماست که خلق عالـم و آدم برای مادر ماست به لطف درس تو ما شیعهایم شکر خدا بــه زیـر دیـنِ شــمـائـیــم تـا ابــد آقــا تو شیعه را نه، که اسلام را بنا کردی چه مکتبی تو از این درس ها به پا کردی هـزار حـوزه و مکـتـب به پـا شده امّا هـنـوز هـم نـرسـیـده به ابـتـدای شـمـا اگرچه این همه عالِم به حوزهها هستند هنوز جـیـره خـور سـفـرۀ شما هستـند سـلام ما به شـمـا ای سـلالـۀ پُـر نـور سـلام ما به شـما یا مُـروّج الـعـاشـور نشـستهایم در این روضهها کـنار شما که اشـک ما بـشـود مـایـۀ قـرار شـما چقدر گریه نـوشـتی به پـای عـاشـورا چـقدر روضه نـوشـتی برای عـاشورا بـه داغ پـیـکـر اکـبـر چـقـدر بـاریدی به یـاد حـنجـر اصـغـر چـقـدر باریدی به دست بستۀ زینب چه گریهها کردی چه گریهها که به دست ز تن جدا کردی چـقدر حـسّ عـجـیـبی حکـایـتـت دارد چه مـاجـرای غـریـبـی شهـادتت دارد اسیر داغ شـمائـیم و سـیـنه میکـوبـیم به سـیـنه از غـم داغ مـدیـنه میکوبیم دوباره هـیزم و آتش، دوباره دود سیاه دوباره روضۀ زهرا، دوباره گریه و آه درست، اینکه زمین خوردی و پر از دردی اگرچه پـیـر، ولی باز هـم شما مـردی خدا کند که دگر مادری زمین نخـورد به پیش چشم ترِ دختری زمین نخورد |